عنوان گزارش: « بررسی دلایل اختلاف سرانه مصرف گوشت مرغ و عرضه سرانه گوشت مرغ»
تاریخ : 28 تیر 1399
تهيهكنندگان: سید علی اکبر عظیمی(تهران)، فرزین علی ملایری(تهران)، جمشیدی کاخکی (خراسان رضوی)، سید مصطفوی (تهران)، خوش صحبتان (تهران)، چهارآیین (کرمانشاه)، جعفری نژاد(آذربایجان شرقی)
منبع: موسسه پژوهشهای برنامه ریزی اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی
خلاصه مدیریتی
شاخص مصرف سرانه گوشت مرغ گویای متوسط مصرف گوشت مرغ برای هر ایرانی در طول یکسال بوده در حالی که شاخص عرضه سرانه گوشت مرغ متاثر از متغیرهای واردات و صادرات می باشد. برنامه ریزی برای آینده تولید گوشت مرغ باید با محوریت برآورد دقیق از مصرف داخلی، در کنار برآورد صادرات آن صورت گیرد. در حالیکه در بررسی روند گذشته این دو شاخص، حکایت از تفاوت معنادار آنها از مقطع زمانی 1384 به بعد می باشد انتظار می رود بین مقادیر آنها تا حد قابل قبولی اختلاف وجود داشته باشد. دقت حداکثری در برآورد مصرف و یا عرضه گوشت مرغ مورد نیاز کشور به عنوان یکی از محصولات نهایی صنعت طیور از ابعاد مهمی قابل بررسی است : اول : پاسخگویی به نیاز مصرف داخلی و حفظ سطح امنیت غذایی؛ دوم: سطح درآمد سرانه واحدهای مرغداری گوشتی؛ سوم: بر اساس برآورد دقیقتر این شاخصها می توان مقدار دقیقتری از تولید جوجه یکروزه، خوراک، دارو، واکسن و دیگر نهاده های واسطه ای طیور را در دستور کار قرار داد.
در جایی که توجه به مصرف سرانه گوشت مرغ باید معیاری برای برنامه ریزی صنعت طیور باشد اما در حال حاضر آنچه در مصاحبه ها و منابع مختلف بعضاً رسمی در باره مصرف سرانه و عرضه سرانه گوشت مرغ مطرح می شود از یک درهم ریختگی مفهومی و یک پراکندگی کمی نامناسب از 20 تا 30 کیلوگرم/ نفر/ سال حکایت میکند. در این خصوص چالشهایی که در مقاطع مختلف برای صنعت طیور کشور در موضوع دسترسی فیزیکی و اقتصادی به نهاده ها و یا بعضاً معدوم سازی جوجه یکروزه مشاهده می شود را می توان تا حدی متأثر از ضعف برآورد میزان مصرف داخلی و عرضه مرغ گوشتی در فرآیند برنامه ریزی دانست. در شرایط کنونی آمار مصرف گوشت مرغ و عرضه آن بر اساس اطلاعات رسمی از دو منشأ متفاوت، یعنی مرکز آمار و وزارت جهاد کشاورزی قابل دسترسی می باشد. در این گزارش به بررسی میزان اختلاف اطلاعات میان این دو مجموعه و برخی ملاحظات جمع آوری آنها پرداخته شد. بررسیها نشان می دهد سرانه مصرف گوشت مرغ براساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1375 کمتر از 10 کیلوگرم/نفر بوده که تا سال 1397با فراز و فرودهایی به میزان تقریبی20 کیلوگرم/نفر رسیده است. در حالی که بر اساس اطلاعات وزارت جهادکشاورزی عرضه سرانه گوشت مرغ از حدود 11 کیلوگرم/نفر در سال 1375 به حدود 28 کیلوگرم/نفر در سال 1397 و به عدد 32.5 کیلوگرم/نفر در سال 1398 رسیده است. از سوی دیگر برآوردهای این گزارش عرضه سرانه گوشت مرغ برای سال 1398 به 25.3 کیلوگرم/نفر/سال بالغ شده ، که حاکی از اختلافی معنادار است. با بررسی نمودارهای این دو شاخص؛ روند سرانه مصرف گوشت مرغ در برخی مقاطع (85-1372) فاصله نسبتاً قابل قبولی (تا 2 کیلوگرم/نفر/سال) با سرانه عرضه گوشت داشته اما در مقطع بعدی (97-1385) این فاصله به صورت قابل تأملی زیاد شده است (تا 9 کیلوگرم/نفر/سال). طبیعتاً این میزان تفاوت فاصله بین دو شاخص، فضای برنامه ریزی گوشت مرغ را با چالش جدی مواجه می نماید. لذا ضروری است تا واحدهای تخصصی مربوطه در مرکز آمار ایران و وزارت جهاد کشاورزی نسبت به بازنگری روشها و یا الگوهای تغییر شاخصهای مزبور بازنگری نمایند.
بنا به بررسی مقدماتی انجام شده در این گزارش خلأهایی در مسیر برآورد تولید مرغ گوشتی؛ از تولید جوجه یکروزه و تلفات آنها، تولید غیر مجاز مرغ گوشتی، تلفات مرغ گوشتی، کشتار مرغ گوشتی و افت لاشه آن، کشتار مرغ گوشتی، انبار سازی گوشت مرغ تا عرضه در میادین عمده فروشی، وجود دارد؛ که می تواند برآورد تولید گوشت مرغ را با ضعف دقت مواجه نماید. بخش صادرات و واردات گوشت مرغ سهم ناچیزی از عرضه گوشت مرغ را به عهده دارند اما در این بخش نیز تعاریف ارایه شده در کد کالایی که به گوشت مرغ تعلق می گیرد و نحوه ثبت آنها دقت نمود.
در اطلاعات حاصل از مرکز آمار ایران نیز باید نکات مهمی مورد توجه قرارگیرد. گوشت ماکیان در این طرح مورد توجه است اما در واقع مصرف گوشت مرغ نقش عمده و اساسی از ماکیان را به عهده دارد. تعداد نمونه مورد استفاده در این طرح برای برآورد مصرف گوشت مرغ به عنوان جزیی از مجموعه ی کالاها و خدمات مورد استفاده شهروندان ، از کفایت لازم برخوردار نیست.
در طرح هزینه و درآمد خانوار ، تعریف خانوار شامل اماکن عمومی چون : رستورانها، مراکز تفریحی و مسافرتی، پادگانها، سازمانهای دولتی و عمومی، زندانها، واحدهای تهیه غذای خانگی، و غیره نمی شود لذا بخشی از گوشت مرغ که در این اماکن عمومی مصرف می شود، در اطلاعات مزبور وجود ندارد. اما همین ویژگی دلیل موجهی برای تغییررفتار و اختلاف آمار عرضه و مصرف گوشت مرغ در دو مقطع قبل و بعد از سال 1385 ندارد، چرا که این میزان اختلاف باید در این دو مقطع در یک سطح باشد. یکی از فرضیه های ایجاد اختلاف این دو مجموعه اطلاعات، تغییر اساسی الگوی مصرف مرغ گوشتی از خانوار به مصرف بیرون از خانوار مطرح شده است، که بنا به بررسیهای انجام شده این فرض نیز نمی تواند توجیه کاملی از اختلاف بالا در مقطع 97-1385 ( تا 9 کیلوگرم / نفر/ سال ) باشد.
در مجموع بررسیها نشان می دهد آمار عرضه گوشت مرغ وزارت جهادکشاورزی در مقطع 97-1385 با بیش برآوردی همراه بوده ولی آمار مصرف گوشت مرغ مرکز آمار ایران با کم برآوردی همراه باشد. در این شرایط بنا به اهمیت برآورد دقیق از مصرف و عرضه گوشت مرغ در برنامه ریزی آینده پیشنهاد می شود وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران نسبت به رویه های جمع آوری اطلاعات خود در این زمینه بازنگری نمایند. تأکید می گردد اطمینان از آمار دقیق، مقدمه گام بعدی «آینده پژوهی عرضه مطمئن گوشت مرغ تا افق 1404» خواهد بود.