بسم الله الرحمن الرحیم
دکتر عظیمی:
عرض سلام خدمت آقای مهندس صفرزاده مشاور عالی محترم سازمان امور عشایر؛ پیرو گفتگوی قبلی در باره شناخت عامل کلیدی مطالعه داشتیم ، حضرت عالی به سه عامل اشاره کردید که باید در آینده مورد توجه سازمان امور عشایر قرار بگیرند: 1- ارتقای کیفیت دام به لحاظ به نژادی و اصلاح نژاد -2- حفظ و ارتقای کیفیت مراتع -3- آموزش عشایر.
به دنبال آن طی گفتگوهایی که با سایر عزیزان مشارکت کننده در کارگاه داشتیم به این جمع بندی رسیدیم که تنها این سه عامل نمی تواند مورد توجه قرار بگیرد چرا که بر اساس این سه عامل تفاوت اساسی بین جامعه عشایر و جامعه روستایی وجود ندارد. آنچه که جامعه عشایر را از جامعه روستایی متمایز می کند زندگی همراه با کوچ جامعه عشایر هست. گرچه در بخشی از جامعه عشایری که الان ساکن شده اند و مرز بسیار کم رنگی هم با جامعه روستایی دارند معمولاً جزو جامعه عشایر محسوب میشوند؛ اما بنا به آنچه تا الان یافته ایم فعلا تعریف ما از جامعه عشایر، جامعه ای است که حداقل با کوچ خانوادگی زندگی و معاش خود را تامین می کنند، گرچه درجات متفاوتی از حرکت و سکونت را داشته باشند. بنابراین ویژگی دیگری به عامل کلیدی مطالعه متصل می شود و آن عبارت است از: استمرار زندگی (حداقل خانوادگی) همراه با کوچ.
آنچه که اکنون به عنوان سؤال مطرح می شود این است که اصولاً انگیزه اصلی استمرار زندگی کوچ نشینی جامعه عشایر چیست؟
مهندس صفرزاد:
در وهله اول انگیزه های فردی و خانوادگی عشایر مهم هستند که مهمترین آن حفظ درآمد است که آنهم عمدتا به دامداری و وجود مراتع مناسب وابسته است. از دیگر انگیزه های مرتبط با موضوع می توان به حفظ قلمرو سرزمینی اشاره نمود. بگونه ای است که حتی پیرو اقدامات انجام شده برای اسکان عشایر، که برخی از آنها در قشلاق ساکن شده اند؛ این است که برای حفظ قلمرو سرزمینی خود اقدام به کوچ و یا بازدید از آنها می نمایند. در وهله بعدی انگیزه های حفظ زندگی کوچ نشینی عشایر از نگاه عمومی و حاکمیت، ارزش هایی است که حضور عشایر در حالت کوچندگی دارند. ظرفیت تولید گوشت قرمز بدون نیاز به تامین علوفه برای آن توسط دولت است. همان طور که می دانیم بنا به آخرین آمار رسمی نزدیک 28 میلیون راس دام توسط عشایر ( 42 درصد از دام سبک کشور مدیریت و تولید می شوند. این دامها از حدود 35 میلیون هکتار مراتع کشور (42درصد از کل 83 میلیون هکتار مراتع) تغذیه میشوند. چنانچه این میزان تولید دام بخواهد در مناطق روستایی اتفاق بیفتد با محدودیت جدی مواجه می شود، چرا که مراتع نزدیک روستاها ظرفیت محدودی داشته و این عشایر هستند که می توانند با کوچ به نقاط دوردست ضمن تامین علوفه مورد نیاز دام، اقدام به تولید گوشت مورد نیاز کشور نمایند.
جدا از ارزش های تاریخی اجتماعی و فرهنگی از دیگر انگیزه های حاکمیت برای استمرار کوچ نشینی عشایر، پراکندگی آنها در گستره سرزمینی و حفظ امنیت سرزمینی در نقاط کور کشور هست. از سوی دیگر چنانچه این بخش از جامعه ایرانی اقدام به یک جانشینی و احتمال زیاد حاشیه نشینی شهرها نمایند باعث صدمات جدی هم برای آنها و هم حاکمیت خواهند بود. چرا که نیازمند تامین اشتغال برای این بخش از جامعه خواهیم بود که خود فعال و مولد هستند و از همه مهمتر اقدام به تولید محصولات دامی سالم می کنند.
اما درباره اینکه چه اقداماتی لازم هست تا بتوان از این جامعه حمایت کرد، تاکنون سازمان امور عشایر خدمات متنوعی در قالب خدمات جاری و خدمات زیربنایی با درجات مختلف کیفیتی به این جامعه ارایه نموده است. همچنین وظایفی متعددی برای سایر دستگاه های حاکمیتی برای ارائه خدمات آموزشی بهداشتی درمانی و غیره مصوب و پیگیری و اجرا شده و می شود. آنچه که من می خواهم در اینجا بیشتربه آن اشاره کنم و مغفول هم هست است؛ بهره وری تولید دامی هست. چنانچه بهره وری در تولید دام عشایری ارتقا یابد هم می تواند در ارتقای معیشت، درآمد و و رفاه آنها مؤثر باشد و هم از سوی دیگر منجر به تولید گوشت بیشتری خواهد شد. بالای 55 تا 60 درصد درآمد خانواده های عشایری از طریق دامداری است. مابقی درآمد آنها طریق زراعت یا باغ یا صنایع دستی اتفاق می افتد که معمولاً بخش کوچک تری از درآمد آنها را شامل میشود. گرچه دفتر بهسازی سازمان از حدود ده سال پیش طرح ارتقای زنجیره گوشت دام عشایر را در دستور کار قرار داد و از حدود دو سال پیش هم تلاش کرد تا توجه بیشتری ارتقا نژاد دام از طریق به گزینی و خالص سازی دام اجرا نماید. تا کنون به دلیل عدم تخصیص اعتبارات عمرانی کافی برای چنین طرح هایی نتوانستیم موفقیت زیادی کسب نماییم. بنا به برآوردهای انجام شده با ارتقای طرح به گزینی دامی هم میتوان میزان گوشت کشور را حدود 50 هزار تن افزایش داد و هم درآمد عشایر را 50 تا 60 درصد افزایش داد.
دکتر عظیمی:
فقیر شدن مراتع و رقابت منفی بین عشایر با هم و با روستاییان یکی از چالش های جدی برای مراتع کشور گزارش شده است در گزارشی توسط آقای دکتر بیرانوند منتشر شده است تاکید شده که از 83 میلیون هکتار مراتع کشور حدود 57 میلیون هکتار آن با تراکم کمتر از پنج تا بیست و پنج درصد رسیده است و در واقع مراتع مرغوب عمدتا در 20 درصد مناطق قابل دسترسی باشد.
مهندس صفرزاده:
بله این نکته درستی است. جدا از نحوه بهره برداری از مراتع تغییر اقلیم یک تهدید جدی است که عرصه های مرتعی را مورد تهدید قرار داده است. در این خصوص هم فعالیت مشترکی با سازمان منابع طبیعی در دستور کار است که بتوانیم مراتع کشور را تقویت کنیم. این را در نظر بگیریم که اگر از این مراتع برداشت نشود گیاهانی که روییده می شوند خشک شده هدر می روند یا بعضا باعث آتش سوزی می شوند. لذا بهره برداری آنها توسط دام ها یک نوع افزایش بهره وری زیست محیطی بوده و یک مزیت برای تعادل عرصه های طبیعی تلقی می شود چرا که حضور دام در مراتع باعث تقویت بیوماس و چرخه زیستی مراتع می شود.
نکته دیگر اینکه عموم مراتع عشایری تحت قلمرو خودشان است و تداخل کمی با مراتع روستایی دارند. چرا که عشایر عمدتا از مراتعی استفاده می کنند که دور از دسترس روستاهاست.
دکترعظیمی :
گرچه افزایش تولید دام عشایر لازم است ولی اگر در کنار آن به ظرفیت مراتع و پایداری آنها توجه نشود در آینده با تعارضات اجتماعی و ناپایداری طبیعی مواج خواهیم شد. به نظر می رسد چنانچه بتوان سبد درآمدی جامعه عشایر را تنوع بخشید این موضوع می تواند هم در وابستگی آن به دامداری و اتکا به مراتع بکاهد.
مهندس صفرزاده:
بله در این خصوص فعالیت های متعدد دیگری نیز چه در خود جامعه عشایر از قبیل صنایع دستی و تولید داروهای گیاهی و گردشگری عشایری مورد توجه بوده است که باید بیشتر به آن پرداخت.
دکتر عظیمی:
بنابراین می توانیم بگوییم که پایداری زیست محیطی هم به عنوان یک متغیر مهم باید در کنار عامل کلیدی مطالعه مورد توجه قرار گیرد. بنظر شما تنوع بخشی درآمدی و فعالیتی عشایر، مثل فعالیت در حلقه های مختلف زنجیره ارزش دام می تواند یک متغیر مهم باشد؟ آیا توجه به توانمندسازی و تشکیل انجمن های مردمی برای کمک به مدیریت جامعه عشایر مهم هست؟
مهندس صفرزاده :
بله تا کنون طرحهای مختلفی هم برای تکمیل زنجیره ارزش دام عشایر، گسترش صنایع دستی و گردشگری عشایری مطرح و پیاده شده ولی نیازمند توجه و تقویت جدی است. در باره اهمیت نقش تشکلها در مدیریت عشایری ، باید گفت موضوع بسیار مهمی است که پیش از این نظام های اجتماعی خاصی مانند ایل، طایفه و … حضور خانها و ریشسفیدان وجود داشتند که از طریق آنها به مدیریت امور زندگی خانوادگی و اجتماعی خود میپرداختند. اما در حال حاضر یا بسیار کم رنگ و یا حذف شده اند. در حال حاضر نهادی به نام شورای اسلامی در قانون پیش بینی شده، در مناطقی که تشکیل شده اند امورات عشایر را دنبال میکنند. از طرفی تشکلهای عشایری مانند تعاونیهای شهرستانی، اتحادیههای استانی و یک اتحادیه مرکزی به همراه صندوق حمایت از سرمایهگذاری بخش کشاورزی عشایری وجود دارد که عموم خانواده های عشایری عضو و سهامدار آن هستند که بخشی از امورات عشایر برای تامین مایحتاج تولیدات دامی از جمله برای نهاده ها و علوفه و غیره با تسهیل گری سازمان امور عشایر کمک میکنند.
با تشکر از همراهی جنابعالی در ادامه با انتشار این مصاحبه از دیگر فعالان اجتماعی عشایر می خواهیم که ما را در جهت تکمیل و اصلاح یافته ها یاری کنند.
____________________________________
توجه : حق انتشار برای پیشگامان آینده روستاکشاورزی و منابع طبیعی محفوظ بوده بهره برداری با ذکر منبع بلامانع است.