چالش آمار مصرف و عرضه سرانه گوشت مرغ
بنا به انتشار آخرین سبد غذایی مطلوب ملی (وزارت بهداشت، 1393) مصرف میزان گوشت سفید (اعم از گوشت مرغ و گوشت ماهی) مناسب هر فرد در سال 1391 روزانه 64 گرم که حدوداً 2 کیلوگرم در ماه یا 24 کیلوگرم در سال می باشد؛ بر این اساس نحوه تأمین و توزیع پروتئین دامی حاصل از گوشت مرغ سالم، با کیفیت و با قیمت مناسب در دهکهای درآمدی کشور برای امنیت غذایی کشور موضوعی موضوعی راهبردی و ملی تلقی می شود که ضعف زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری لازم برای این امر، بخشی از امنیت غذایی کشور را با چالش مواجه می نماید.
شاخص مصرف سرانه گوشت مرغ گویای متوسط مصرف گوشت مرغ سر سفره هر ایرانی در طول سال است درحالیکه در شاخص عرضه سرانه گوشت مرغ متغیرهای تولید، ضایعات، ذخیره راهبردی، واردات و صادرات نقش دارند. دقت حداکثری در برآورد مصرف و یا عرضه گوشت مرغ کشور بهعنوان یکی از محصولات نهایی صنعت طیور از چند بعد مهم است: اول: پاسخگویی به نیاز مصرف داخلی و حفظ سطح امنیت غذایی؛ دوم: برنامهریزی جهت پایداری اقتصادی واحدهای مرغداری گوشتی؛ سوم: ثبات برنامهریزی برای تولید جوجه یکروزه، خوراک، دارو، واکسن و دیگر نهادههای واسطهای طیور را در دستور کار قرارداد. درحالیکه برنامهریزی برای آینده تولید گوشت مرغ نیازمند برآورد دقیق این دو شاخص است، انتظار میرود مقادیر این دو شاخص تا حد قابل قبولی اختلاف داشته باشند.
در حال حاضر آنچه در مصاحبهها و منابع مختلف بعضاً رسمی در باره اختلاف مصرف سرانه و عرضه سرانه گوشت مرغ مطرح میشود حکایت از یک درهمریختگی مفهومی از این دو شاخص و نیز یک اختلاف نامناسب بین 20 تا 30 کیلوگرم/ نفر/سال دارد. یکی از عواملی که در مقاطع مختلف و تحت عنوانهایی از جمله عدم دسترسی به نهادههای خوراک و یا معدومسازی جوجه یکروزه، صنعت طیور کشور را دچار چالش میکند تا حدی متأثر از ضعف برآورد میزان مصرف داخلی و عرضه مرغ گوشتی در فرایند برنامهریزی صنعت میباشد. در شرایط کنونی آمار مصرف گوشت مرغ و عرضه آن بر اساس اطلاعات رسمی از دو منشأ متفاوت، یعنی مرکز آمار و وزارت جهاد کشاورزی قابلدسترسی میباشد. در این گزارش به بررسی میزان اختلاف اطلاعات میان این دو مجموعه اطلاعات و برخی ملاحظات جمعآوری آنها پرداخته شده است.
یکی از چالشهای موجود در آمار عرضه و مصرف سرانه گوشت مرغ است. بررسیها نشان میدهد مصرف سرانه گوشت مرغ بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1375 کمتر از 10 کیلوگرم بوده که تا سال 1397 با فراز و فرودهایی به میزان تقریبی19.2 کیلوگرم رسیده است. درحالیکه بر اساس اطلاعات وزارت جهادکشاورزی عرضه سرانه گوشت مرغ از حدود 11 کیلوگرم/نفر در سال 1375 به حدود 28 کیلوگرم/نفر در سال 1397 و به عدد 31.96 کیلوگرم/نفر در سال 1398 رسیده است (شکل ). از سوی دیگر بر اساس برآورد حاصله در این گزارش، عرضه سرانه گوشت مرغ برای سال 1398 به 25.3 کیلوگرم/نفر/سال بالغ شده، که حاکی از اختلافی معنادار با مصرف سرانه گوشت مرغ است. با بررسی نمودارهای این دو شاخص؛ روند سرانه مصرف گوشت مرغ در برخی مقاطع (85-1372) فاصله نسبتاً قابل قبولی (تا 2 کیلوگرم/نفر/سال) با سرانه عرضه گوشت داشته اما در مقطع بعدی (97-1385) این فاصله بهصورت قابلتأملی زیاد شده است (تا 9 کیلوگرم/نفر/سال). طبیعتاً این میزان تفاوت بین دو شاخص، فضای برنامهریزی تولید و مصرف گوشت مرغ را بهعنوان یک محصول نهایی مهم صنعت طیور و همچنین برنامهریزی تأمین نهاده ها و کالاهای واسطهای چون جوجه یکروزه، خوراک، واکسن طیور را با چالش جدی مواجه مینماید (عظیمی، 1399).
شکل (15)نمودار مقایسه روند سرانه مصرف گوشت مرغ با عرضه گوشت مرغ طی سالهای 98-1371 (عظیمی و همکاران، 1399)
بررسیها نشان میدهد مصرف سرانه گوشت مرغ بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1375 کمتر از 10 کیلوگرم بوده که تا سال 1397 با فرازوفرودهایی به میزان تقریبی19.2 کیلوگرم رسیده است. درحالیکه بر اساس اطلاعات وزارت جهادکشاورزی عرضه سرانه گوشت مرغ از حدود 11 کیلوگرم/نفر در سال 1375 به حدود 28 کیلوگرم/نفر در سال 1397 و به عدد 31.96 کیلوگرم/نفر در سال 1398 رسیده است (شکل 1). از سوی دیگر بر اساس برآورد حاصله در این گزارش، عرضه سرانه گوشت مرغ برای سال 1398 به 25.3 کیلوگرم/نفر/سال بالغ شده، که حاکی از اختلافی معنادار با مصرف سرانه گوشت مرغ است. با بررسی نمودارهای این دو شاخص؛ روند سرانه مصرف گوشت مرغ در برخی مقاطع (85-1372) فاصله نسبتاً قابل قبولی (تا 2 کیلوگرم/نفر/سال) با سرانه عرضه گوشت داشته اما در مقطع بعدی (97-1385) این فاصله بهصورت قابلتأملی زیاد شده است (تا 9 کیلوگرم/نفر/سال). طبیعتاً این میزان تفاوت بین دو شاخص، فضای برنامهریزی تولید و مصرف گوشت مرغ را بهعنوان یک محصول نهایی مهم صنعت طیور و همچنین برنامهریزی تأمین نهاده ها و کالاهای واسطهای چون جوجه یکروزه، خوراک، واکسن طیور را با چالش جدی مواجه مینماید. لذا ضروری است تا واحدهای تخصصی مربوطه در مرکز آمار ایران و وزارت جهاد کشاورزی نسبت به بازنگری روشها و یا الگوهای تغییر شاخصهای مزبور بازنگری نمایند.
بنا به بررسی انجام شده، خلأهایی در مسیر برآورد تولید مرغ گوشتی؛ از تولید جوجه یکروزه و تلفات آنها، تولید غیرمجاز مرغ گوشتی، تلفات مرغ گوشتی، کشتار مرغ گوشتی و افت لاشه آن، کشتار مرغ گوشتی، انبارسازی گوشت مرغ تا عرضه در میادین عمدهفروشی، وجود دارد که میتواند برآورد تولید گوشت مرغ را با ضعف دقت مواجه نماید. بخش صادرات و واردات گوشت مرغ سهم ناچیزی از عرضه گوشت مرغ را به عهده دارند اما در این بخش باید به تعاریف ارائه شده در کد تعریف شده در گمرک کشور برای گوشت مرغ تعلق میگیرد دقت نمود.
در اطلاعات حاصل از مرکز آمار ایران نیز باید نکات مهمی موردتوجه قرار گیرد. گوشت ماکیان در طرح برآورد هزینه و درآمد خانوار موردتوجه است اما در واقع مصرف گوشت مرغ نقش عمده و اساسی از ماکیان را دارد. تعداد نمونه مورداستفاده در این طرح برای برآورد مصرف گوشت مرغ بهعنوان جزئی از مجموعة کالاها و خدمات مورداستفاده شهروندان، از کفایت لازم برخوردار نیست. در طرح هزینه و درآمد خانوار، تعریف خانوار شامل اماکن عمومی چون: رستورانها، مراکز تفریحی و مسافرتی، پادگانها، سازمانهای دولتی و عمومی، زندانها، واحدهای تهیه غذای خانگی و غیره نمیشود، لذا بخشی از گوشت مرغ که در این اماکن عمومی مصرف میشود، در اطلاعات مزبور وجود ندارد. اما همین ویژگی دلیل موجهی برای تغییر رفتار و اختلاف آمار عرضه و مصرف گوشت مرغ در دو مقطع قبل و بعد از سال 1385 ندارد، چرا که این میزان اختلاف باید در این دو مقطع در یک سطح باشد. یکی از فرضیههای ایجاد اختلاف این دو مجموعه اطلاعات، تغییر اساسی الگوی مصرف مرغ گوشتی از خانوار به مصرف بیرون از خانوار مطرح شده است، که بنا به بررسیهای انجام شده این فرض نیز نمی تواند توجیه کاملی از اختلاف بالا در مقطع 97-1385 ( تا 9 کیلوگرم / نفر/ سال ) باشد.
در مجموع به نظر میرسد آمار عرضه گوشت مرغ وزارت جهادکشاورزی در مقطع 97-1385 با بیش برآوردی همراه بوده درحالیکه آمار مصرف گوشت مرغ مرکز آمار ایران با کم برآوردی همراه شده باشد. در این شرایط بنا به اهمیت برآورد دقیق از مصرف و عرضه گوشت مرغ در برنامهریزی آینده پیشنهاد میشود وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران نسبت به رویههای جمعآوری اطلاعات خود در این زمینه بازنگری نمایند. تأکید میگردد اطمینان از آمار دقیق، مقدمه «آیندهپژوهی عرضه مطمئن گوشت مرغ» خواهد بود.
از آنجا که اطمینان از آمار دقیق، مقدمه «آیندهپژوهی عرضه مطمئن گوشت مرغ» خواهد بود مقتضی است برای اصلاح برنامه ریزی تولید و مصرف داخلی گوشت مرغ، ضروری است تا مرکز آمار ایران و وزارت جهاد کشاورزی نسبت به بازنگری روشهای برآورد شاخصهای مزبور بازنگری نمایند. ضمن اینکه بررسی ضعفهای ممکنه در سامانه های مدیریت اطلاعاتی حلقه های مختلف صنعت مرغ گوشتی مانند سماصط و GIS سازمان دامپزشکی و ارتقا و تجمیع آنها کمک قابل توجهی به شناخت و رفع خلأهای اطلاعاتی صنعت می نماید (پیوست 22، سیدمصطفوی، خوش صحبتان، جعفری نژاد، دباغ، جمشیدی). بنا به نتایج نهایی مطالعه ، عوامل مؤثر بر الگوی مصرف گوشت مرغ احصاء شده اند که می باید در فرآیند فعالیتهای آینده ارتقای بهره وری و پایداری صنعت مرغ گوشتی مورد توجه قرارگیرند.