موضوع : گزارش وبینار اول - تحلیل علل مؤثر بر بهره وری صنعت مرغ گوشتی
تاریخ: 1399/02/12
ارایه دهنده : آقای دکتر عظیمی
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ما درباره ی آینده بازار مطمئن مرغ گوشتی توافق 1404بود.سلسله بحث هایی که داخل گروه داشتیم به این سمت آمدکه سیاست هایی رو تحلیل بکنیم که به صورت رسمی در وزرات جهاد کشاورزی مطرح شده ودر برنامه ی ششم منعکس شده و این ها قاعدتاً می توانند در عرضه ی مطمئن مرغ گوشتی موثر باشند. وقتی عرضه ی مطمئن گوشت مرغ می تواند اتفاق بیفتد که بهره وری تولید ما در صنعت مرغ گوشتی به حد کفایت باشد. خب در حالی که ما مشاهده میکنیم میزان تولید در طی سالهای گذشته یا از حد تقاضای جامعه بیشتر بوده و یا کمتر بوده و این بر صرفه اقتصادی تاثیر داشته و این یک عدم قطعیتی را برای تولید کننده ایجاد کرده است.
آنچه را که ما اخیراً شاهدش بودیم و هستیم یک انباشتگی تولید چه در عرضه جوجه ی یکروزه چه در مرغ گوشتی، به نوعی یک آسیب هست که در صنعت مرغ گوشتی به وضوح مشاهده می شود. این عارضه رو ما در تحلیل های آینده پژوهی خودمان که برای عموم جامعه قابل مشاهده هست و در قالب اخبار رسانه های رسمی و مجازی کلیپ و تصویر منتشر می شود ،همه متوجه می شوند که یه عارضه ای در صنعت مرغ گوشتی هست و برای جامعه هم درهمین حد قابل لمس هست. این نوک کوه یخ هست. اما برای متخصصانی که در زمینه های تخصصی فعالیت دارند و بیشتر اطلاعات دارند لایه های عمیق تر موضوع قابل لمس و یا درک هست .این سطح از وضعیت موجود صنعت باعث شده که این اتفاق بیافتد.
گروهی از عوامل در حوزه فنی و اقتصادی و زیست محیطی هستند که برای همه قابل تشخیص نیست. اینکه ضریب تبدیل تولید مرغ گوشتی به اندازه کفایت لازم باشد، اینکه مرغ تولید شده ای که می اید سر سفره مصرف کننده میرسد به لحاظ کیفی در حد استاندارد لازم باشد؛ اینکه مدت زمان تبدیل جوجه به مرغی که قابل عرضه باشد. اینکه نهاده ها به اندازه ی کفایت لازم با قیمت مناسب و به موقع به تولید کننده برسد و تولید کننده بتواند متناسب با نهاده هایی که در اختیارش هست و با توجه به شرایط اقتصادی که بر مرغداریش حاکم است بتواند به موقع و به اندازه ی لازم و با کیفیت مناسب مرغ تولید کند و از این طرف هم شرایط انتقال مرغ تولیدی به کشتارگاه ها و به بازار مصرف هم خودش تشکیل دهنده این زنجیر ه ی مرغ گوشتی هست که برصنعت مرغ گوشتی قاعدتاً سایه می اندازد.
ما در مطالعات قبلی خودمان یک طبقه بندی از چالش ها و عوامل موثر برصنعت رو احصا کرده بودیم به این معنی چالش های زیست محیطی مثل گسترش بیماری هایی چون آنفولانزا یا آلودگی های زیست محیطی که می تواند بر صنعت مرغداری تأثیر بگذارد مسایل فنی و یا اینکه ما به اندازه کافی با کیفیت مناسب ازنهاده ها ی لازم مثل واکسن وسرُم جوجه یکروزه با کیفیت های لازم در دسترس داشته باشیم واینکه دانش لازم در بین فعالانش در سطح صنعت وجود داشته باشد . این یک نوع ازچالش ها بود.
یک قسمتی از چالش ها برمی گردد به چالش های اقتصادی واینکه سرمایه ی لازم در اختیار باشد و یا تولید، صرفه ی اقتصادی برای تولید کننده داشته باشد . اینها عواملی هستش که در طبقه ی چالش های اقتصادی قابل طبقه بندی بود.
آن چه را که ما متوجه شدیم بحث چالش های اجتماعی هست که زیربنا وعلت العلل سایر عواملی هست که شاید به یک نوعی در مرحله ی اول مطرح کردیم. چالش های اجتماعی می تواند ناشی از رفتار بهره برداران باشد ،می تواند ناشی از رفتار خود تشکل ها ی مرغداران باشد می تواند چالش های ناشی از اجزای دولتی در سطح خود دولت ،ستاد تنظیم بازار، وزارت سمت ،وزارت جهاد کشاورزی یا اجزا ی استانی ویا چالش های مربوط به قسمت حقوقی و یا قانونی که اینها را آمدیم طبقه بندی کردیم. در مطالعات قبلی که از طریق پرسشنامه به بررسی عوامل پرداختیم چالش های اجتماعی، مهم ترین و مبنایی ترین چالش هایی بود که می توانست برشکل گیری سایر چالش ها در حوزه ی اقتصادی ،در حوزه ی فنی در حوزه ی شیوع بیماری ها مؤثر واقع شود و در مجموع می توانست بهره وری تولید در صنعت طیور تحت تأثیر خودش قرار دهد.
فرض بفرمایید در سال 1398 در سطح ملّی به لحاظ کمی دو میلیون و چهارصد تن مرغ گوشتی تولید داریم که بطور متوسط سطحی از کیفیت، بازارپسندی ، خوش پختی، سلامت و میزان پروتئین داشته و با یک صرفه ی اقتصادی هم برای تولید کننده و هم در سطح ملی به دست آمده است. فرض بفرمایید که 6 میلیون تن ذرت و سویا و نهاده های دیگر مصرف شده، فرض بفرمایید که 18 هزار مرغدار فعالیت کرده اند، سرمایه های اقتصادی و اجتماعی خودشان را به میدان آوردند و این میزان محصول مرغ تولید شده است. این زنجیره ی افقی که اگر نگاه بکنیم به عنوان یک سیستمی که یک بروندادی دارد و از آن طرف مجموعه عواملی که بر این زنجیره مؤثر هستند تا بتواند تبدیل شوند به یک حد مشخصی از تولید با یک کیفیتی به لحاظ اقتصادی به لحاظ سلامت به لحاظ کمّیت قابل بحث و بررسی هست.
در هر صورت خروجی این صنعت ماحصل رفتار بازیگران اصلی یا ما می گوییم ذی نفعان است .کسانی که در این صنعت حضور دارند خود مرغدار ها که تا حدود 18 هزارنفر آمار داده شده، آن هایی که رسمی هستند آنهایی که غیر رسمی هستند خب آن هم خودش یک بحث مفصل و مهمّی ایجاد می کند. درتولید تشکل هایی که فعّال هستند، اتّحادیه ی مرغدارن گوشتی ،انجمن صنفی مرغداران گوشتی که به صورت موازی با هم فعالیت می کنندو هم پوشانی می کنند ،سازمان های دولتی که فعّال هستند معاونت طیور، سازمان پیشتیبانی امور دام، سازمان دامپزشکی یا اجزای دیگر مثل وزارت سمت و ستاد تنظیم بازار، رفتارشان یاتعاملاتشان نوع ارتباطشان قوانینی که این جا حاکم هست ،چه قوانین نوشته شده چه قوانین نانوشته یا بعضاً ارتباطاتی که با هم دارند هر کدام یا همکاری که با هم دارند توجهی که دارند این ها می تواند بر آن عوامل سطح اولیه مؤثر باشند.
آن چه که باعث ضعف بهره وری شده در حقیقت ناشی از چالش های در سطح اجتماعی و نوع رفتار ذی نفعان این عرصه است که ما در قالب عبارت و مفهوم حکمراویی معادل سازی و مطرح کردیم. حکمروایی شامل اجزایی هست مثل مشارکت پذیری ذی نفعان مخصوصاً اجزای دولتی نسبت به اجزای بخش خصوصی. میزان عدالتی که بین زنجیره ها یا حلقه های مختلف این صنعت برقرار است. انتفاعی که قاعدتاً باید از آن تأمین کننده نهاد تا تولید کنندگانی که خیل عظیمی از مرغدارن محترم کشور را شامل می شود. باید بین اینها یک عدالتی باشد. همان قدری که آن تعیین کننده ی نهاد سود می برد آن تولید کننده هم به یک نسبت منطقی سود ببرد یا آن کشتار کننده ی مرغ گوشتی به همان میزان سود می برد دیگران هم همینطور و آن چیزی که در نهایت به مصرف کننده می رسد قاعدتاً باید منافعی عادلانه بین بازیگران این عرصه اتفاق بیافتد.
بحث مشارکت پذیری را عرض کردم یکی از مباحث کلیدی هست قاعدتاً می تواند خیلی از چالش هایی را که ما در عرصه ی مدرییت صنعت فارغ از اینکه چه دولتی عهده دار مدیریت اجرایی کشور هست بتواند تغییرات مدیریت ها را جبران بکند. اگر این تشکل ها به اندازه یی قوام داشته باشند؛ چه به لحاظ دانشی ، چه به لحاظ ظرفیت اداری؛ این ها بتوانند در جای لازم وقتی که مدیران بنابر اقتضای تغییرات در مدیریت دولتی تغییر می کنند این ها بیایند جایگزین شوند و پیشنهاداتی که برای پیشبرد کار صنعت لازم هست مطرح بکنند. قاعدتاً این مشارکت پذیری می تواند یک عامل بسیار مهمی باشد برای حفظ بهره وری در صنعت مرغ گوشتی. بحث اجماع پذیری بحث مقبولیت سیاست ها اینها همه به هم مرتبط هستند. ادبیاتی هست مفاهیمی هست که ا گر ما بتوانیم شرایطی را فراهم بکینم که این حکم روایی جاری بشود، حالا در هر سطحی که قرار داریم. این ارتقا پیدا بکند می توانیم انتظار داشته باشیم که صنعت مرغ گوشتی از این حالت که مشاهده می کنیم و سودی که دارد به یک نوعی مورد پسند جامعه نیست خارج بشود و حرکت بکند.
به عبارتی اگر بتوانیم که جهش تولید برای سال 1399 که به عنوان شعار سال انتخاب شده را محقق کنیم باید به این سمت برویم که یک جهشی در باز سازماندهی مدیریت در عرصه ی مرغ گوشتی. ارتباط بین تشکل ها اتفاق بیفتد. تشکل های مرغ گوشتی با هم دیگر مثل اتحادیه با صنف مرغ گوشتی یا سایر تشکل هایی که در حلقه های پیشین و پسین هستند مثل تأمین کنندگان نهادها که اعم از جوجه یکروزه اعم از خوراک طیور و از آن طرف تشکل های پسین مثل انجمن کشتارگاه ها اینها باید در قالب یک سازماندهی مجدد بشوند. البته توی این زمینه پیشنهادات مشخصی هم شده آقای مهندس سید مصطفوی و سایر پیشکسوتان از جمله آقای مهندس خوش صحبتان و ... یک بحثی را مطرح کرده بودند یا اخیراً من متوجه شدم استان خوزستان طرحی را آماده کردند که تشکل بتواند در عرصه ی استان با دیگر نهادها تعامل برقرار بکند. این ها نشان دهنده ی این هست که ما می توانیم امیدوار باشیم به اینده صنعت، ان شالله بتوانیم در قالب یک طرحی که بتواند نقش هر کدام از این بازیگران را در جایگاه خودش در کنار دولت تعریف بکند. البته مستلزم این هست که خود مجموعه ی دولتی هم نسبت به این موضوع استقبال کنند. فقط برای حل یک مسأله ای که الان حاد شده آن چیزی که مهم هست باید ببنیم .جایگاه قانونی اتحادیه تعاونی مرغداران گوشتی را با سایر تشکل ها، چه آن هایی که داخل مجموعه ی صنعت مرغ گوشتی هستند چه آن هایی که اقمار آن هستند . تکلیف آن ها را به یک نوعی مشخصی بکنند.
از آن مهم تر بحث تنظیم بازار هست. خب همه شاهد هستیم که آن چیزی که اتفاق افتاد در سال 98 و تنظیم بازار محصولات ، محصول مرغ گوشتی به وزارت صمت سپرده شد یک گپ اساسی ایجاد کرد من فکر می کنم جایگاه این که مجلس ورود بکند و جلوی این نوسانات را به صورت جدی بگیرد هست. نباید تغییر دولت با یک تغییر مجلس این طور باشد که به این راحتی جایگاه تنظیم بازار از یک وزارت خانه ی دیگر به یک وزارتخانه ی دیگر سپرده شود. چیزی که بالاخره پیشتوانه ی کارشناسی داشته و سالیان سال روی آن کار شده تا رسیده به اینکه تصمیم گرفتند که وزارت جهاد کشاورزی تنظیم بازار مرغ گوشتی را به عهده بگیرد اما به یکباره با یک تصمیم به زعم بنده نادرست این واگذار شده به وزارت صمت این چیزی هست که ما الان شاهدش هستیم این یکی از تبعات نادرست مدریریتی در سطح دولت بوده که علی رغم تذکرات مجلس هم اتفاق افتاده است. البته حالا یک نکته ای باقی می ماند اینکه چرا وزارت جهاد کشاورزی در آن دوره ی که مدیریت تنظیم بازار مرغ و گوشتی و بر عهده ی خودش داشته نتوانسته انتظارات لازم را برآورده بکند. مسأله را باید از این جا حلش کنیم نه اینکه اصل صورت مساله را پاک بکنیم یعنی اگر وزارت جهاد کشاورزی حد لازم از مدیریت را نتوانسته است بروز بدهد باید آن علت های لازمش را علت هایی که باعث این مسأله شده را برطرف بکینم یعنی آسیب شناسی کنیم و آن را برطرف بکنیم. پس برای قدم های آینده باید یک آسیب شناسی داشته باشیم تا ببینیم چه الزاماتی به لحاظ مدیریتی به لحاظ نیروی انسانی و ساختای لازم هست. باید دید بین معاونت طیور معاونت دام و طیور و سایر معاونت های تخصصی چه گپ هایی وجود دارد که باید برطرف شود.
عزیزان نقطه نظراتشان حالا چه رد می خواهند بکنند چه تصحیح بکنند چه تکمیل بکنند ما خدمتشان هستیم ، بدون هیچ معذوریتی و محدودیتی چون ما پذیرفتیم که در قالب یک گفتگوی انتقادی و محترمانه یعنی هم خوبی های صنعت را بگوییم هم خوبیهای همدیگر را بگوییم هم اشکالاتی را که به واقع می بینیم بدون محافظه کاری. چون محافظه کاری یکی از آفت های بزرگ هر گروه هر بنگاه کسب و کار هست سازمان های دولتی و هر تشکلی که هست ما باید صادقانه بتوانیم با هم صحبت کنیم با نیّت خیرخواهی که همه دارند نسبت به موضوع نگاه بکنیم و سعی بکنیم از سوء تفاهم جلوگیری بکنیم و نقدهایی که وارده بدون نیش و کنایه بدون بدگویی مطرح بکنیم. پس بحث ما در قالب یک نقد گفتمانی است. چیزی که ما بارها توی کار گروهمان مطرح کردیم. یک نکته این که این تحولات و این تغییرات احتیاج به یک نشست کارشناسی دارد نشست کارشناسی مستمر که فارغ از دغدغه های سنگین موجود در صنعت مرغ گوشتی که الان مواجه هستیم. بتوانید نسبت به آینده فکر بکند برنامه ریزی بکند و این چرخ را به قولی برگرداند روی ریل درستش یعنی ریل را اول باید در موردش فکر بکند مهم تر از اینکه فکر بکند اجماع وجود داشته باشد ممکن هست هر کدام از عزیزان خبره ا ی که در صنعت وجود دارند در تشکل ها در دولت یا در دانشگاه ها هستند برای خودشان تصوری از وضعیت مطلوب دارند.
فکر می کنم باید به یک نحوه ای هم به آن برسند وقتی اجماع وجود ندارد هر کسی از ظن خود شد یار من و نهایت چیزی نخواهد شد که باید اتفاق بیافتد. این ضعف اساسی ما هست چیزی که من به همین دلیل این نوع مطالعه را آغاز نمودیم. سعی کردیم در حد بضاعت خودم این اجماع را فراهم کنیم و یا حداقل تذکر بدهیم که نمایندگان مرغداران چه آنهایی که رسمی هستند چه آن هایی که غیر رسمی هستند. مشکلاتی وجود داشته یک عده رفتند حتی تو فضای مجازی گروه هایی را شکل دارند فکر می کنند در قالب گروههایی رسمی تشکل های رسمی راحت نمی توانند حرفشان را بزنند. این ها هم باید نمایندگانشون یا حتی افرادشان که علاقه مند هستند بیاند درجلسات و حرفشان را بزنند مشکلاتشان را مطرح کنند. چون مشکلات یک مرغدار جزء ده هزار قطعه ای با یک زنجیره ی گوشتی صد هزار قطعه ی قطعاً متفاوت هست. اگر ما آن ها را نبینیم نمی توانیم در مورد صنعت حرف بزنیم یا حتی اختلافاتی که بین تشکل های رسمی تعاونیهای وزارت جهادکشاورزی و وزارت تعاون و یا انجمن صنفی مرغداران گوشتی و ... این تعارضات این تفاوت هایی که وجود دارد را اگر نتوانیم با همدیگر صحبت بکنیم و حلش بکنیم این استخوان لای زخم همینطور ادامه پیدا خواهد کرد.
از دید بنده آن چیزی را که الان داریم در سطح جامعه میبنیم که جوجه یک روزه دارد اینطوری میشود مرغ گوشتی دارد خود خوری می کند. مرغداری که الان کارد به استخوانش رسیده من شنیدیم احتمالاً برای اعتراض ،مرغداران میخواهند بیایند جلوی ریاست جمهوری و آقای عزیزمون توی فضای مجازی یک صحبتی کردند نسبت به صنعت که آن هم یک های دیگری هم پیدا کرد. این مسائل اگر چاره اندیشی نشود به این شکل منطقی گروههای رسمی و غیر رسمی صاحب نفع این ها نیایند کنار همدیگر بنشینند و بحث کنند همدیگر را بپذیرند قوت های همدیگر را تایید بکنند ضعف های همدیگر را بپوشانند اصلاح بکنند ما نمی توانیم در مورد آینده ی عرضه ی مرغ گوشتی یا به حد بهره وری آن به یک نتیجه ی درستی برسیم.
این یک اصل هست، چیزی که در آینده نگاری ما ادبیاتش رو داریم و می گوییم که گروه ها باید بیایند در کنار هم بنشینند اختلافاتشان را با هم مطرح کنند. یک نهادی باید مسائل را واکاوی بکندکه قطعاً حاکمیت بهترین گزینه هست به یک جمع بندی نسبی برسد و آن بشود وفاق. وفاقی که بین آن ها مطرح هست. صرف داشتن برنامه کفایت نمی کند. دولت ممکن هست برای خودش برنامه داشته باشد. سیاست تنظیم بکند الان برنامه ششم تنظیم شده ولی آیا این سیاست برنامه ششم حتی توی صنعت مرغ گوشتی مورد قبول آن مرغدار هست؟ اگربود که این اتفاق ها نمی افتاد پس وفاق وجود ندارد. همنظری وجود ندارد .هماهنگی وجود ندارد یا ضعف دارد .این را باید برطرف کرد یک کار گروهی باید باشد که نمایندگانشان ، نمایندگان ذی نفعان این جا حضور داشته باشند در مورد برنامه ی اینده آن چیزی که مهم هست.
ما یک متغیرهایی را یک عواملی را در مورد اینکه چه میزان مرغ گوشتی لازم داریم چه مقدار نهاده لازم داریم ،چه مقدار فرض بفرمایید که مرغدار داریم هر کدام از این ها باید چه سهمی از تولید را داشته باشند در قالب بازارگاه یک بخش از برنامه ریزی است، اما یک نگاه یک سلسله عواملی که ما می گوییم افقی ولی یک عوامل عمودی که از سطح حاکمیت تا سطح مرغدار می خواهد بیاید روابط را تنظیم بکند این هم بسیار مهم استکه باید در مورد این مسأله یک چاره اندیشی کرد.